سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نیکوترین خوى زنان زشت‏ترین خوى مردان است : به خود نازیدن و ترس ، و بخل ورزیدن . پس چون زن به خویش نازد ، رخصت ندهد که کسى بدو دست یازد ، و چون بخل آرد ، مال خود و مال شویش را نگاه دارد ، و چون ترسان بود ، از هر چه بدو روى آرد هراسان بود . [نهج البلاغه]

رنجور عشق

ارسال‌کننده : شمیم یاس در : 86/9/2 1:48 صبح

 

 

گوزل مهدی نین تانریسی آدینان

 

سنسیز ای آرام جانیم یوخدو جانانیم منیم

 

بسدی هجران هارداسان ای شانلی سلطانیم منیم

 

یوخدو طاقت تا قیلام شور نهانیم شرحینی

 

شرحه شرحه سینه واردیر الده عنوانیم منیم

 

چوخ پریشان روزگارم ، حالیمی ایلر بیان

 

باد هجریله سولان حال پریشانیم منیم

 

عادت اولموش هر گئجه خلوتگه غمخانه ده

 

سوز و آهمدان یانار شمع شبستانیم منیم

 

ایسته رم حقدن ، فدا ائتسین منی او یاریمه

 

باغلانیب جانیله دائم عهد و پیمانیم منیم

 

باش و جان لازیمدی  قوربان ائیله یم جانانیمه

 

بی بهادیر عشق بازارینده بو جانیم منیم

 

دردیمین درمانینه یئرسیز تلاش ائیلر طبیب

 

خسته و رنجور عشقم یوخدو درمانیم منیم

 

یوخدو بیر محرم اونا ، تا گوسترم دل یاره سین

 

نامه اعمالیمه شاهددی یزدانیم منیم

 

اولمادی دادماق زلال وصل یاری "فرزبود"

 

تکجه یاندی سو یانیندا قلب عطشانیم منیم

 




کلمات کلیدی : دلتنگی

سخن دوست ، حکایت ظهور

ارسال‌کننده : شمیم یاس در : 86/7/4 3:27 صبح

 

بسم رب المهدی

 

سلامی گرم خدمت همراهان همیشگی این وبلاگ  امیدوارم طاعات و عبادات همه شما عزیزان

 مورد قبول حق تعالی قرار بگیرد. خیلی وقته که  وبلاگ را بروز نکردیم .

 می خواستم امروز از دوست بنویسم به قول معروف از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است

 در کتاب (( مهج الدعوات)) گرد آوری عالم بزرگوار  سید بن طاووس رحمه الله علیه آمده

 است :که حضرت مهدی علیه السلام با این کلمات ، مردان و زنان با ایمان را از دعای خویش

 بهره مند می سازند :

 

الهی بحق من ناجاک و بحق من دعاک فی البر و البحر تفضل علی الفقرا و المومنین

 والمومنات  بالغنی و الثروه وعلی مرضی المومنین و المومنات  بالشفا و الصحه

 و علی احیا المومنین و المومنات باللطف و الکرم وعلی  اموات المومنین و المومنات

 بالمغفره و الرحمه  و علی غربا  المومنین  و المومنات بالرد  الی اوطانهم  سالمین

 غانمین  بحق محمد و اله اجمعین .

 

خداوندا! تو را به حق آنان که به درگاهت مناجات می کنند و آنان که در بیابانها و

 دریاها تو را می خوانند ، سوگند می دهم تا بر محمد و خاندانش  سلام و درود فرستی

 و بر مومنان تنگدست و نیازمند ، بی نیازی و دارائی عطا فرمایی و بیماران با ایمان

 را شفا و سلامتی کرامت کنی . زندگی اهل ایمان را از لطف و بزرگواری خویش

 بهره مند سازی  و برای مومنانی که از دنیا رفته اند ، آمرزش و رحمت تفضل نمایی.

 و مومنانی را که از دیار خویش دور مانده اند  با سلامت و منفعت به سرزمینهایشان

 بازگردانی . دعایم را به حق محمد و اهل بیت گرامی  او اجابت فرما

 

می گم ببین آقا تا کجا به فکر ماست به خدا بی انصافی ما براش دعا نکنیم

 بیایید تو این ایام  که همه برا اعمال خود از درگاه خداوند متعالی طلب عفو و رحمت

 می کنیم  یکم هم به فکر آقامون باشیم . براش دعا کنیم براش نماز بخونیم  برا ظهورش

 دعا کنیم بگیم خدایا ما که لیاقت نداریم به حق بندگان خوبت به حق دلسوختگان  عاشق

 به حق خود آقا در ظهور امام و ولی نعمت ما تعجیل بفرما  .

 خدایا ما را از دست به دامنان و سایه نشینان حضرت قرار بده و یاریمان کن

 تا حقوق او را ادا کنیم و در راه اطاعتش بکوشیم و از نافرمانی اش بپرهیزیم

 خدایا نمازهایمان را بواسطه او قبول کن ! گناهانمان را به او ببخش ! به خاطر او

 دعاهایمان را استجابت کن.

 بار الها به نگاه او ابر غم از آسمان دلهایمان ببر ! و به اشارت او نیازها و

 خواسته هایمان را برآور.

 

حکایت ظهور

 

دل به داغ بی کسی دچار شد نیامدی

 چشم ما و آفتاب تار شد ، نیامدی

 روزهای سرزمین من در انتظار تو

 زیر سم اسبها غبار شد ، نیامدی

 چون عصای موریانه خورده ، شانه های من

 زیر بار درد ، تار و مار شد ،  نیامدی

 ای بلند تر ز کاش و دور تر ز کاشکی

 روزهای رفته بی شمار شد ، نیامدی 

عمر انتظار ما ، حکایت ظهور تو

قصه بلند روزگار شد ، نیامدی

شعر از عبد الجبار کاکایی




کلمات کلیدی : دلتنگی

آیا دعوت شده ایم؟

ارسال‌کننده : شمیم یاس در : 86/6/22 4:17 عصر

فرارسیدن ماه مهمانی خداوند رو خدمت همه ی دوستان تبریک عرض میکنم. همگی منتظر این مهمونی بودیم. خوشحالیم که حالا وقتش رسیده که بریم. اما آیا کارت دعوتمون رو برای این مهمونی گرفتیم؟

انشاالله از دعوت شدگان به این مهمونی باشیم. التماس دعا از همه ی عزیزان.




کلمات کلیدی : دلتنگی

مراقب باشیم(حرفهای راننده)

ارسال‌کننده : شمیم یاس در : 86/6/20 1:1 صبح

پست امروز رو درباره ی اتفاقی که حدود یک ماه پیش افتاد میخوام بنویسم.

از آموزشگاه اومدم بیرون و رفتم به سمت ایستگاه اتوبوس.به علت کمبود اتوبوسها تو اون ساعت ( 8 ) شب ، و استفاده ی بیشتر همشهریان عزیز از وسایل نقلیه عمومی به علت سهمیه بندی بنزین ، هر شب مجبور بودیم کلی منتظر بمونیم تا یه اتوبوس با جای خالی ( البته برای ایستادن) بیاد و ما سوار شیم. اون شب هم تقریبا همینطور بود. با این تفاوت که خبری از اتوبوس نبود. خلاصه وقتی دیدم ایستادن بی نتیجه است ، تصمیم گرفتم با تاکسی برگردم خونه. یه کم پایین تر از ایستگاه رفتم و ایستادم. قبل از من هم حاج آقایی با لباس روحانیت ایستاده بودند. مثل اینکه طلسم شده بود. هیچ ماشینی نگه نمیداشت. فکر کنم ده دقیقه ای منتظر موندم. از طرفی هم نگران نبودم چون گفتم این حاج آقا هم همون مسیر رو میان و من هم با اطمینان سوار میشم. اما برای هر ماشینی دست بلند میکردند نگه نمیداشت. خوب حدس زدم دلیلش چی باشه. دلم هم راضی نشد برم جلوتر از ایشون بایستم. گفتم خوب نیست. خلاصه بعد از یه چند دقیقه ای یه تاکسی جلوی من نگه داشت و من سوار شدم. همین که سوار شدم راننده برگشت رو به من و گفت: این آخوندا رو نباید سوار کرد. منم جا خوردم و گفتم: چرا؟ (البته قبلا هم بارها با این صحنه مواجه شده بودم.)گفت: همشون دزدن(با عرض معذرت . نقل قول راننده بود.)گفت شما اینطوری فکر نمیکنی؟ اصلا دوست نداشتم وارد بحث بشم و حرف بزنم. اما گفتم : آقا خوب و بد همه جا هست. همه که بد نیستن. گفت : واقعا اینطوری فکر میکنی؟ گفتم : بله. چی بگم. دیگه هیچی نگفتم.

چشمتون روز بد نبینه. چند متری جلوتر نرفته بود که ماشین رو نگه داشت و گفت: خانم من تا همین جا میومدم. جلوتر نمیرم.

منم همینطور مات و مبهوت مونده بودم. چون مقصد رو بهش گفته بودم. اما چیزی نتونستم بگم و کلی هم عصبانی شدم. خلاصه پیاده شدم و همچنان گیج بودم. یه کم که حواسم رو جمع کردم فهمیدم که به خاطر حرف من بوده. چون با حرفش مخالفت کرده بودم و قبول نداشتم.

این هم از ماجرای اونشب ما. عواقب کمبود وسایل حمل و نقل عمومی و . همه دست به دست هم داده بودن. دلش خیلی پر بود.

ولی خوب به نظرم ما آدمها تو هر پست و مقام و موقعیت اجتماعی که باشیم باید مراقب اعمالمون باشیم تا همه رو زیر سوال نبریم و باعث به وجود اومدن دید منفی نشیم. انشاالله.




کلمات کلیدی : اجتماعی

بسیج ملی برای درمان بیماریها

ارسال‌کننده : شمیم یاس در : 86/6/15 6:13 صبح

بسم رب المهدی

 

می خوام این پست را راجع به بیماریهایی که برای معالجه آنها نیاز به بسیج ملی داریم

 اختصاص بدم . بیماریهایی مثل سرخک و یا وبا  و.......

 حتما بیاد دارین  یکی دو سال پیش دولت برای درمان سرخک چه هیایویی به راه انداخت

 بسیج ملی برای ریشه کنی سرخک بیماریی که چندان خطری برای جامعه اسلامی

 ما نداشت و یا کلی  برنامه آموزشی  گزارشات زنده تلویزیونی از تزریق  واکسن

 سرخک در مراکز بهداشتی. بگذریم . امروز می خوام راجع به بیماری صحبت کنم

 و بنویسم که خیلی وقته گریبانگیر این مرز و بومه ولی متاسفانه تاکنون هیچ اقدام جدی

 برای درمان آن صورت نگرفته است .بله درست حدس زدید: اعتیاد

 این معضل شوم  که امروزه گریبانگیر بسیاری از خانواده هاست تبدیل به بیماریی

 شده است که همه ساله تلفاتش بیشتر از بیماریهایی مانند سرخک و وبا است.

 حال سوال ما از دولت خدمتگزار این است :

 چرا برای بیماریهایی مانند سرخک و وبا  که نسبت  به اعتیاد اهمیت کمتری دارند 

 بسیج ملی تشکیل دادند و این همه امکانات  ( برنامه های آموزشی  ، واکسن رایگان 

 بروشورهای آموزشی و ............) به کار گرفته شدند ولی برای اعتیاد بیماری  که عامل

   بیماریهای بزرگ و صعب العلاج هست (ایدز  مهمترین علت مرگ و میر در جهان )

   همین امکانات  مورد استفاده قرار نمی گیرند.

   این یک طرف قضیه بود  و طرف دیگرش اینکه :

    هر از چند گاهی از اخبار می شنویم  که مثلا مرزهای شرقی کشور بسته شدند

    که ورود هر نوع مواد مخدر را به ایران غیر ممکن می سازد  ویا با وجود این همه

     نیرو های انتظامی  و سپاه پاسداران در منطقه  چرا باز ما شاهد وفور و کثرت  این افیون

    در سراسر ایران هستیم . ما ها که سنمون به قدیم قد نمیده ولی شنیده های ما و

    خوانده های ما در مدرسه حاکی از آن بود که در زمان شاه ملعون  بسیاری از  

    نزدیکان شاه  و درباریان  خودشان عامل فروش و توزیع مواد مخدر بودند.

   حال به برکت انقلاب اسلامی که دست غارتگران  از جان و مال و ناموس

    مردم کوتاه شده چرا ما باید دوباره نگران ورود مواد مخدر به ایران باشیم .

   آیا باز هم  بعد از گذشت سالها کسانی هستند که از قدرت و مقام خود سو استفاده

 کرده و به کار فروش و توزیع  مشغول هستند. چون با وجود همت و پشتکار نیروی

  امین مردم  ،  سپاه  دلسوز پاسداران   و همچنین سربازان گمنام  امام زمان (عج)

  در منطقه که با جان و دل در برابر سواداگران ایستادگی میکنند ، ما نباید نگران ورود

 مواد مخدر به کشورباشیم ولی متاسفانه با وجود همه اینها و اینکه تعداد زیادی از

 همین نیروهای جان برکف در همین راه  شهید می شوند ، نیروهایی که اکثرا برای

 گذراندن دوره مقدس سربازی عازم آنجا شده اند ، ما باز هم شاهد وفور روز افزون

 مواد مخدر در کشور هستیم .

 

دست آخر اینکه امیدوارم من اشتباه کرده باشم  و و اگر غیر از این باشد

 

وای بر ما

 




کلمات کلیدی : اجتماعی